loading...

نفسک سایت تفریحی

مطالب شیرین

آخرین ارسال های انجمن
amirrr بازدید : 35 نظرات (0)

نمازش که تمام  شد چادرش را ترک کرد و گذاشت در سجاده

موهایش را پریشان کمی هم به خودش رسیدو وارد مجلس میهمانی شد

فرشته سمته چپش لبخنده تلخی به فرشته سمت راست زدو گفت:

نگاهش کن انگار که فقط خدا نامحرم است......

هلن ناز بازدید : 50 نظرات (0)

دلم گرم خداوندیست...                 

که با دستان من

گندم برای یا کریم خانه می ریزد...

چه بخشنده خدای عاشقی دارم...!

که می خواند مرا...

که می خواند مرا با اینکه می داند گنه کارم...!

دلم گرم خداوند است...

amirrr بازدید : 42 نظرات (0)

سخت است درست کردن سطرها 

مبادا که نظم شان به هم بریزد و خوابشان تلخ شود

دائم بدوم دنبال ردیف و قافیه ای که مشام مرا از عطر تو پر کند

هیچ کس هم نداند لالایی هایم را 

برای شعرهایی می خوانم که اعجازش 

همین نبودن توست..

هلن ناز بازدید : 39 نظرات (0)

خدايا چطور مي توان بهتر زندگي کرد؟ خدا جواب داد :

گذشته ات را بدون هيچ تاسفي بپذير.

با اعتماد زمان حالت را بگذران و بدون ترس براي آينده آماده شو.

ايمان را نگهدار و ترس را به گوشه اي انداز .

شک هايت را باور نکن و هيچگاه به باورهايت شک نکن.بیشتر بخوانید در ادامه مطلب

هلن ناز بازدید : 61 نظرات (0)
میگفت:
یکی از دوستامو اسیر گرفتن...
بنده خدا لباش از تشنگی ترک خورده بود...از عراقیه آب خواست...
اون نامردم آبو جلوی چشش ریخت رو زمین...
وقتی دوستم این صحنه رو دید....زیر لب زمزمه کرد...:


صلی الله علیک یا ابا عبدالله..

صلی الله علیک یا ابا عبدالله

اون نامرد اومد جلو یک دفعه محکم زد زیر گوشش و با پاش کوبوند به پهلوش...
پیش خودم گفنم وای الان بلند میشه یارو رو به فحش میکشه...
اما خلاف نظرم دیدم خودشو به زور بلند کرد و روی دو زانوش نشست و زیر لب گفت:

السلام علیک یا فاطمة الزهرا.

تعداد صفحات : 4

درباره ما
Profile Pic
(به نام یزدان پاک) خوش امدید
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟